یاسمین زهراجونیاسمین زهراجون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره
یکی شدن مامانی وبابایکی شدن مامانی وبابا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

پرنسس مامان یاسمین جون

7ماهگی وبیرون اومدن د ن و ن ک ت

سلام گل دخترم مبارک باشه هفتمین ماهگردت  دراومدن دندون خوشکلت ازپایین سمت چپ.خاله زینب خونمون بود داشت بهت باقاشق حریره بادوم میداد ک بهم گفت یه چیزی صدا میده اومدم دیدم به به عجب دندون تیزی بی قراریات پس برای همینه انقدرخوشحال شدم ک خاله زینبو هل دادم افتاد. وغروبش ناراحت بودم چون داشت برمیگشت قم کلی گریه کرد چون تورو خیلی دوست داره مامانی هم بزور جلوی اشک خودمو گرفتم. واین درس عبرتی ک جای غریب ازدواج نکنی. ...
28 مرداد 1393

اینم اولین عیدفطردخمل نازم

سلام گل دخملم عیدفطربهمون خیلی خوشگذشت یادم رفته بودبرات بنویسم ببخش کوچولوی مامان.رفتیم دریا وجنگل پاسند. دریای خزربندرامیرآباد   جنگل پاسند   ازمن نپرس چقدر دوستت دارم  این جادرقلب من  حدومرزی برای حضور تو نیست ...
16 مرداد 1393

صورت نورانی ومعصوم نانازم

خیلی دوست دارم وقتی بزرگ میشی دخترنمازخونو باخدایی باشه سعی میکنم طوری تربیتت کنم ک خودت واقعا نمازوقرانو دوست داشته باشی این اولین باری هست ک چادرنمازه خودموسرت کردم اگه بزرگ شدی واینجوری ک میخواستم نشده بودی امیدوارم وبتو بخونی وب خاطرمامانی انجام بدی دخترگلم ...
15 مرداد 1393
1